بگذار تا بگويم تقدير لا اباليست

عكس و متون ادبي

متولد ماه مهر
یه ♥ مـــــهـــــر ♥ ماهی دنیایی از احساسه، ولی وای به روزی که بخواهد منطقش را بر دلش حاکم کند. دیگر حتی اگر جلویش هم زانو بزنی، نمیتوانی از تصمیمش منصرفش کنی.
با یک ♥ متولد ماه مـــــهـــــر ♥ طوری رفتار نکنید که این تصمیم را بگیرد...!!!
نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ایـن نـیـز بـگـذرد ....
ایـن نـیـز بـگـذرد ....
مـثـل هـمـه ی اتـفـاقـات خـوب و بـد زنـدگـی ...
مـثـل هـمـه دوسـت داشـتـنـ هـا کـه در تـه صـنـدوق خـاک خـورده زمـان مـخـفـی شـد و گـردی از فـرامـوشـی پـوشـانـدش ....
ایـن نـیـز بـگـذرد ....
مـثـل هـمـه اشـکـهـایـی کـه در انـزوا ریـخـتـه شـد و هـیـچ کـس نـفـهـمـیـدشـان ...
ایـن نـیـز بـگـذرد 
مـثـل هـمـه بـغـض هـایـی کـه بـی پـروا گـره کـور خـوردنـد و هـیـچ دسـت مـــهـــربـانی هـرگـز بـازشان نـــکــــرد
ایـن نـیـز بـگـذرد ....
مـثـل گـذر تـلـخ ثـانـیـه ثـانـیـه هـای تـنـهـایـی و بـیـقـراری و دلـتـنـگـی بـرای اویـی کـه مـیـدانـی بـایـد تـنـهـایـش بـگـذاری ...
ایــــن نـیــز بـگــذرد مــثــل زنــدگـــی....!

 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

هــر چــه بـادا بـاد

هــر چــه " بـادا بـاد "
"
تـاس دل" مــی ریــزم
یـا " بـر بـاد " مــی روم
یـا " از یــاد

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

گره کــــــــــــــور

  این جاده....... یه مـــــــــن می خواهد و یه تـــــــو......

 
و
  .
  .
  .
 
یه جفت دست گره خورده به هم ....
 
آن هـــــــــــــــم از نوع کور

 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دو رنگ نیســـــــــتم!

ما ♥ مـــــهـــــر ♥ماهی ها ممکنه در بین افراد جامعه و دوستانمان همیشه کم رنگ باشیم،

اما دو رنگ نیستیم...!!!

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

فقط برو.....

بخواهی بروی؟

خب برو...

انتظار مرا وحشتی نیست

شبهای بی قراری را هیچ وقت پایانی نخواهد بود

برو...

برای چه ایستاده ایی؟

به جان سپردن كدامین احساس لبخند میزنی؟

برو..

تردید نكن

نفس های آخر است

نترس برو...

احساسم اگر نمیرد ..بی شك ما بقی روزهای بودنش را بر روی صندلی چرخدار بی تفاوتی خواهد نشست

برو...

یك احساس فلج تهدیدی برای رفتنت نخواهد بود

پس راحت برو

مسافری در راه انتظارت را میكشد

طفلك چه میداند كه روحش سلاخی خواهد شد

برو...

فقط برو.....

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

زاده ی پائیزم

 

من متولد پائیزم
فصل دیدن رنگ در بعد نگاه
فصل آرامش دل
فصل غوغای نگاه!
فصل خواهش

 

فصل سایه
فصل باران
بـــاران!

 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

قدم هایت مبارک باد

برگ ریزانی دیگر در همین نزدیکی هاست...صدای گام های لرزان پاییزِ عارف دنیا دیده طبیعتی را طنین اندازست. گویی همگی عاشقند و عاشق پیشه! چه در دل می گذرانند که هر لحظه رنگ رخسارشان از رنگی به رنگی دیگر در است؟! گویی مهرشان عجیب در هم گره خورده است! پیداست که عشقشان جاودانه زیبا خواهد ماند. پاییزِ عاشقِ برگ ریز ، هر روزش رنگارنگ تر و عاشق تر!...
    قدم هایت مبارکباد ای دوست

 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نگاه زن

زن ها گاهي اوقات چيزي نمي گويند
چون به نظرشان لازم نيست كه چيزي گفته شود
با نگاهشان حرف مي زنند...
به اندازه يك دنيا حرف مي زنند
هرگز نبايد از چشمان هیچ زنی ساده گذشت...

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تلاش کن....

قرار نیست که همیشه من خوش باشم !
دیروز من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم !
امروز دیگری خوش است برای با تو بودن !
و فردا یکی دیگر . . .
از تلاش دست نکش عزیزم که چشم ملتی به توست . . .
تو می تونی . . .

 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

یکرنگی

 يكرنگ كه باشي، زود چشمشان را ميزني
خسته مي شوند از رنگ تكراريت
اين روزها دوره ي رنگين كمان هاست

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

گرم بافته هایت بودم .... حواست پرت چه شد که در رفت
دروغ هـــــــــــــــایت ....!

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اشتباه

گــــاهی پروانه ها هم به اشتباه عاشق می شوند!
به جای شمع
دور چراغ های بی احساس خیابان می میرند

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تو بخواب
تو بخواب....
من تمام شب هاي با تو بودن را بايد بيـــــــــــــــــدار باشم
هر شب هزاران بوسه نذرت کرده ام!
من ميبوسمت خدا مي شمارد!!!
يک ، دو ، سه...

 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: چهار شنبه 29 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

به خودت باختمت...

بی خودی یه عمر واسه داشتن تو جنگیدم
کاشکی زودتر معنی سکوت و می فهمیدم
واسه تو هرکاری کردم اما نشناختمت
باید اقرار کنم به خودت باختمت
امروز که میگی عشقت بازی بود
هرچی که بوده صحنه سازی بود
بی خودی چشم به چشم تو دوختم
توی این خونه مهره ی سوختم
فکـــــــــــر نکـــــــــــــــــردی به من و احســـــــــــاسم
تو می دونســـــــــــــــــتی من چه حســــــــــاسم
بدون حرکت بازی رو بردی
نمی دونی چی سرم آوردی
تو سکوت کردی و این واسه باختن بس بود
انگاری بازنده از قبل مشخص بود
به خودت باختمت از خودم جا موندم
آرزوها داشتم اما تنها موندم
!!!

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

اقـــرار....


دلم می خواست بفهمی که نباشی تلخ و سردم
شاید دیره ولی حالا می فهمم اشتباه کردم
از اون روزی که بهت گفتم به چشمای تو دلدادم
نمی دونم چه جوری شد که از چشم تو افتادم!!!
واست اصلا مهم نیست که چقدر بی تو آشفتم
از این حسی که بهت دارم نباید چیزی می گفتم!
من و اصلا نمی بینی با اینکه روبه روت هستم

دارم پاک می رم از یادت ....... داری پاک می ری از دستم

نباید رومی شد دستم ، نباید وا می شد مشتم
با اقرارم به عشق تو ، خودم رو تو دلت کشتم
به جرم اینکه می دونی ، به جرم اینکه بهت گفتم
من و نادیده می گیری ... ازم رو برمی گردونی
ازم رو برمی گردونی...!!!

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

دلم سوخت

دلم سوخت واسه احساسی که پایه تو هدر کردم دلم سوخت که تو بودی و اما با تنهایی سر کردم
دلم سوخت واسه قلبی که عاشقونه دسته تو دادم واسه عمری که سوزوندیم ولی باز نرفتی از یادم
دلم سوخت......................... دلم سوخت!!!

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

خدايا...

خدايا... به تو مي سپارمش... اما يه خواهشي ازت دارم...!

يه روزي...

يه جايي... بغل يه غريبه...

 

 

"مست مست"

بد جوري ياد من بندازيش...

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پایـــــــــــــیز را دوست دارم،چون معافم می کند از پنهان کردن دردی که درصدایم   می پیچد...

 

اشکی که در نگاهم می چرخد...آخر هم خیال می کنند که سرما خورده ام!!!

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

امشب همه چیز رو به راه است...

امشب همه چیز رو به راه است...
همه چیز آرام... آرام... باورت میشود؟!
دیگر یاد گرفته ام شبها بخوابم "با یاد تو"
تو نگرانم نشو!
همه چیز را یاد گرفته ام!
راه رفتن در این دنیا را هم بدون تو یاد گرفته ام
یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم!
یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم بی صدا کنم!
تو نگرانم نشو!
همه چیز را یاد گرفته ام!
یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی!
یاد گرفته ام.... نفس بکشم بدون تو.... و به یاد تو!
یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن پر کنم....!
تو نگرانم نشو!
همه چیز را یاد گرفته ام! یاد گرفته ام که بی تو بخندم...
یاد گرفته ام بی تو گریه کنم... و بدون شانه هایت...!
یاد گرفته ام... که دیگر عاشق نشوم !
یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم....
و مهمتر از همه یاد گرفتم که تنها زندگی کنم!
اما هنوز یک چیز هست که یاد نگرفتم....
که چگونه....!؟! برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم...
و نمیخواهم که هیچ وقت یاد بگیرم....
تو نگرانم نشو!!
"فراموش کردنت" را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت...

 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بیزارم از این خواب ها

بیـــــــــــزارم از این خواب ها

 

که هر شب مرا به آغوش تو می آورد

 

 

و…

صبح ها با اشک از تو جدایم میکند…

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بغلم کن... هیچ نگو

بغلم کن ،

هیچ نگو ،

...بفشارم تا بداند هستی ، این غم تلخ و رود تنهایی ..

بغلم کن ،

هیچ نگو ،

بگذار بغض فروخورده من ، شکوه اغاز کند و بریزم اشکی ..

بغلم کن

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

حقیقت....

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

حالـــــــــم با تو خوب نمی شود

بگذر تابستان ،

حالـــــــــم با تو خوب نمی شود ،

پاییز حال مرا خوب می شناسد ،

من زاده ی پاییزم ،


پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!

مثل متولدین اولین ماهش، مثل متولدین مــــهــــر که با اولین نگاه سادگیشون معلومه

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

جاده

توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست پیاده یا سواره بودنت فرقی نمی کنه، اما اگه

همراهی داشته باشی که تنهات نذاره ،بی انتها بودن جاده برات آرزو میشه ......

 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

غیـــر منتظره

خاطره یعنی

یک سکوت غیــــــــــــــــر منتظره

میان خنده های بلـــــــــــند.....!

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بدهکاريم به يکديگر

ما بدهکاريم به يکديگر و به تمام " دوستت دارم " هاي نا گفته اي

که پشت ديوار غرورمان ماندند و ما آنها را بلعيديم

 

تا نشان دهيم منطقي هستيم...

 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

باد از بین موهای تو می‌گذشت

آب از سر من

جای خاک و آتش خالی

 

تا جهانی پریشان بسازم!

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

به سلامت
من که خدا نیستم بگم ؛ صد بار اگه توبه شکستی باز آی … !
رفتی ؛ …   برو

به سلامت
نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پیچیدگی
این من! نه زیبایم ، نه دیگر مهـربانم ...فقط برای خودم هستم...خوده خودم ! مال خودم !سرگردان...مغرور.....با یک پیچیدگی ساده و مقداری بی حوصلگیه زیاد!!! و برای تویی که چهره های رنگ شده را می پرستی نه سیرت آدمی ؛ هیچ ندارم!!!
نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ترس

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

یاد بگیریم....

یاد بگیریم ارتباط هایمان را تفكیك كنیم، یعنی به خودمون بگیم با این دوست قراره فقط تا سر كوچه بروم و با آن یكی تا قله ی قاف!

با سومی تا پای پله هم نخواهم رفت!

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ڪــــــــــاش مــــی شد
ڪــــــــــاش مــــی شد خـودم و یـــه جـــــایی جـــــا بگذارم . . .
و . . .
بــرگردم بــبینم
دیـــــــگـه نـیـــســـتـــم . . .
نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پاییـــــــــز مهربان...

نه بهار با هیچ اردیبهشتی
نه تابستان با هیچ شهریوری
و نه زمستان با هیچ اسفندی، اندازه پاییز به مذاق خیابان ها
خوش نیامد،

پاییز مهـری دارد که بر دل هر خیابان می نشیند...

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

رنگین کمان

ترانه میخواند باد،
سرود زندگی سر میدهد باران،
آرام آرام نزدیک میشویم به رنگین کمان؛ صبور باش! بامن همراه شو؛ پاییز میشود.....

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

روزی که دیگر.........
روزی به رويايت که هنوز با من است
حسادت خواهی کرد
روزی که ديگر هيچ نشانی از من

نخواهی داشت...
نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

امـــــــــا ...
آسمان بارانی است
همگی می گذرند .......... چتر دارند به دست
تا نبارد باران بر سر و صورتشان

امـــــــــا ...

من تنها و رها ........... زیر این سقف سیاه
گام بر می دارم ...... بی چتر ...
و به تو , می اندیشم ...
 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

پاییز من...

پاییز در راه است... گویند فصلی ست... پر از اندوه... پر از بی رنگی...
اما من که زاده این فصلم پاییز را اینگونه میبینم...

فصلی ست...
پر از نشاط ...
                سر تا سر رنگ...
                                       آغاز زندگی...
                                                          پر از دوست داشتن... پر از مهر... پر از وفا

آری پاییز فصل مهر ورزیدن است...

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

شانه های تو
خانه ها و خیابان ها را رها کرده ام
دانه های گندم را بر پشت  بام ها فراموش کرده ام
من کبوتر توام

به شانه های تو عادت دارم

 

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

برای دلم سنگ تمام بگذار
بوسه بارانم کن امشب...   برای دلم سنگ تمام بگذار!
تنهایی را از آغوشم جدا کن و دستانت را به دورم حلقه کن
چشمانت هم اگر لبخند همیشگی اش را نثارم کند
  که دیگر معرکه است...
آرزویی نمی ماند، جز اینکه؛
امشب "یلدا" باشد...

نویسنده: هدي آذر نوش ׀ تاریخ: شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمر را حرام دیدارش کردم!!!


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , honor.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM